بنام خدا
امروز 24 خورداد ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
فروردین:
احتمالاً شما موفق شده‌اید که خودتان را از یک مخمصه نجات دهید، پس نگاهی مثبت به شرایط دشوار داشتن برای شما کار سختی نیست. فقط مطمئن باشید که اشتباهاً رفتار غیر طبیعی نداشته باشید. برای اینکه توانایی شما در دیدن جنبه مثبت هر موضوعی همچنین می‌تواند شما را به سمت تکذیب کردن سوق بدهد. موقع صحبت کردن مطمئن باشید که حرفهایتان نه فقط بر پایه تخیلاتتان بلکه بر اساس واقعیت پی‌ریزی شده باشند.
اردیبهشت:
حتی اگر می‌توانید به روشنی حقیقت را ببینید -یا دست کم برداشتی از آن دارید- تصور نکنید که برداشت هر فرد دیگری از واقعیت نیز باید مشابه برداشت شما باشد. شما با دیدی درون گرایانه به جهان می‌نگرید که می‌تواند به اندازه خود جهان خیالی باشد، بنابراین نسبت به شخصی که ممکن است به نتیجه‌ای مغایر با نتیجه شما رسیده باشد، کمی بی‌توجه باشید.
خورداد:
زندگی امروز برای شما مثل نفس کشیدن در هوای تازه می‌باشد و افکار شما مثل پرنده‌ها آزادانه در سرتاسر آسمان پرواز می‌کنند. اما همه چیز آن طور که به نظر می‌رسد آرامش بخش نیست. بری اینکه پشت این تصویر زیبا احساسات غیر قابل حل به آرامی در حال ظهور کردن هستند. تلاش کنید که به خودتان نگرانی راه ندهید، برای اینکه ممکن است شما در این چند روز توانایی سرکوب کردن آنها را پیدا کنید، اما بهتر است به جای اینکه صبر کنید که احساساتتان سرریز شوند، آنها را پردازش کنید.
تیر:
با وجود اینکه ممکن است اینگونه به نظر برسد که شما در برابر اجبار تسلیم شده‌اید، ولی زیاد راضی نیستید که فقط به خاطر پیدا کردن یک نگرش مثبت، احساسات عمیق‌ترتان را از ذهنتان پاک کنید. اما شما اکنون یا می‌توانید از تخیلتان برای تقویت کردن روحیه خودتان استفاده کنید یا اینکه هیچ کاری نکنید. انتخاب با شماست هر یک از این دو راه را که انتخاب کنید شاید مجبور شوید که بعداً در طول روز وقتی که ماه وارد برج عقرب شد دوباره جلوی احساسات خود را بگیرید. به یاد داشته باشید که حساس بودن نسبت به دنیای درونتان به این معنی نیست که واجب است به خاطرش خودتان را اذیت کنید.
امرداد:
امروز شما وقتی که با شرایط جدید روبرو می‌شوید، به خصوص بعد از اینکه چند اتفاق عجیب باعث ناراحتی شما شده‌اند، احساس خوبی خواهید داشت. اما نباید خیلی هم احساس راحتی کنید، برای اینکه همه چیز در حال تغییر کردن است. حتی اگر استرسها تمام شده باشند، شاید شما امروز قادر نباشید که به هرچیزی که می‌خواهید برسید. خوشبختانه شخصی که قبلاً نسبت به شما ستیزه جو بوده است، اکنون برای اینکه با شما هم پیمان شود می‌تواند رویه‌اش را تغییر دهد. بنابراین بی‌جهت به توانایی‌های این حامی حسادت نداشته باشید.
شهریور:
به جای اینکه هر موضوعی را بارها و بارها تجزیه و تحلیل کنید، سعی کنید که با یک روش خوب شروع به فعالیت کرده و بعد ببینید که چه اتفاقی می‌افتد. افکارتان فقط می‌توانند شما را به دوردستها ببرند و واقعاً به هیچ روشی نمی‌توانند به شما بگویند که دیگران اکنون در مقابل عمل شما چه واکنشی نشان خواهند داد. بهترین نتایج ممکن را در ذهن تصور کنید؛ فقط زمان می‌تواند به شما نشان دهد که نقشه‌های شما مؤثر بوده است یا نه.
مهر:
مثل اینکه درهای خوشبختی به روی شما بسته شده‌اند، بنابراین اکنون قبل از اینکه زمان را از دست بدهید کاری مثبت انجام بدهید. این کار نیز دردسرهایی دارد، برای اینکه خیلی سریع واکنش نشان دادن نیز مشکلات خودش را دارد. اگر شما کاملاً به خودتان مطمئنید دوباره فکر کنید و ببینید که در چند ساعت آینده چه احساسی خواهید داشت. اگر کم کم در حالیکه روز به جلو می‌رود شما این اطمینانتان را از دست دادید، فقط باید به مسائل مهم فکر کنید. به موضوعاتی که شما نسبت به آنها آگاهی ندارید باید بیشتر از کارهایی که می‌خواهید انجام دهید توجه کنید.
آبان:
امروز شما این توانایی را دارید که حجم زیادی از اطلاعات را زیر و رو کرده و می‌توانید از راه شهودی بفهمید که کدامیک از همه مهم‌تر است. به غریزه‌های خودتان اطمینان داشته باشد، برای اینکه شما می‌توانید گرفتاری احساسی پیچیده‌ای را به خوبی متوجه بشوید. خوشبختانه شما به سمت بحثهایی که از قبل در موردشان اطلاعات دارید نمی‌روید. شما می‌دانید که چگونه می‌توانید یک راز را مخفی نگه دارید و می‌دانید که بهتر است برخی از حرفها را ناگفته باقی بماند.
آذر:
امروز برای شما سخت است که رویاهایتان را پیش خود نگه دارید، برای اینکه به همان اندازه که شما دوست دارید افکارتان را با دوستانتان در میان بگذارید آنها هم علاقه مندند که بفهمند در ذهن شما چه می‌گذرد. بخشی از حرفهای شما دیگران را شوکه خواهد کرد، اما قصد شما غافلگیر کردن دیگران نیست. صحبت‌های شما جادویی هستند و باعث می‌شوند که اطرافیانتان شما را تحسین کنند.
دی:
تعلق خاطر شما به سنت امروز در زمینه کاری می‌تواند باعث موفقیت شما بشود. درک کردن این موضوع که یک سابقه بد چگونه می‌تواند مانع شما بشود، شما را قادر خواهد کرد که بتوانید با استعدادهایتان بر شرایط دشوار چیره بشوید. به دلیل توجه کردن به خود از روشی که درپیش گرفته‌اید خارج نشوید. اکنون برای شما زمانی است که عضوی از یک گروه باشید نه الزاماً یک راهنما.
بهمن:
ممکن است که امروز رقابت کردن نسبت به قبل برایتان اهمیت بیشتری داشته باشد، اما نه آنقدر مهم که فقط به خاطر شرکت کردن در یک مسابقه استراحت بعداز ظهرتان در خانه را از دست بدهید. اما هنوز هم کامل کردن خوشی‌هایتان با خندیدن و تفریح کردن با برنامه‌های قبلیتان ایده جالبی است. شاید برنده شدن در همه کارهایی که انجام می‌دهید، مهم باشد، اما نباید به خاطر جلو افتادن در یک مسابقه شانس لذت بردن را از دست بدهید.
اسفند:
شما امروز بین آرزویتان برای انگیزش درونی و نیازهایتان برای یک استراحت آرام و ساده احساس آشفتگی می‌کنید. اما حتی زمانی که تنها هستید برای اینکه کتابی را برداشته و در مورد موضوعی که مورد علاقه‌تان است چیزی بیاموزید، تردید به خود راه ندهید. کسب کردن اطلاعات جدید به وسیله مطالعه و صحبت کردن با دیگران همچنین می‌تواند بذرهای هوشمندی را در شما بارور کند.
حكايت روزي كه امير كبير گريست
سال 1264 قمرى، نخستين برنامه‌ى دولت ايران براى واکسن زدن به فرمان اميرکبير آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانان ايرانى را آبله‌کوبى مى‌کردند. اما چند روز پس از آغاز آبله‌کوبى به امير کبير خبردادند که مردم از روى ناآگاهى نمى‌خواهند واکسن بزنند. به‌ويژه که چند تن از فالگيرها و دعانويس‌ها در شهر شايعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه يافتن جن به خون انسان مى‌شود . هنگامى که خبر رسيد پنج نفر به علت ابتلا به بيمارى آبله جان باخته‌اند، امير بى‌درنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد بايد پنج تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد. او تصور مى کرد که با اين فرمان همه مردم آبله مى‌کوبند. اما نفوذ سخن دعانويس‌ها و نادانى مردم بيش از آن بود که فرمان امير را بپذيرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبله‌کوبى سرباز زدند. شمارى ديگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مى‌شدند يا از شهر بيرون مى‌رفتند .
روز بيست و هشتم ماه ربيع الاول به امير اطلاع دادند که در همه‌ى شهر تهران و روستاهاى پيرامون آن فقط سى‌صد و سى نفر آبله کوبيده‌اند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بيمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امير به جسد کودک نگريست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچه‌هايتان آبله‌کوب فرستاديم. پيرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امير، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبيم جن زده مى‌شود. امير فرياد کشيد: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اينکه فرزندت را از دست داده‌اى بايد پنج تومان هم جريمه بدهي.. پيرمرد با التماس گفت: باور کنيد که هيچ ندارم. اميرکبير دست در جيب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمى‌گردد، اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.
چند دقيقه ديگر، بقالى را آوردند که فرزند او نيز از آبله مرده بود. اين بار اميرکبير ديگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گريستن کرد...
در آن هنگام ميرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى اميرکبير را در حال گريستن ديده بود. علت را پرسيد و ملازمان امير گفتند که دو کودک شيرخوار پاره دوز و بقالى از بيمارى آبله مرده‌اند. ميرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مى‌کردم که ميرزا احمدخان، پسر امير، مرده است که او اين چنين هاى‌هاى مى‌گريد. سپس، به امير نزديک شد و گفت: گريستن، آن هم به اين گونه، براى دو بچه‌ى شيرخوار بقال و چقال در شأن شما نيست.
امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان که ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد. امير اشک‌هايش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى اين ملت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم.
ميرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اينان خود در اثر جهل آبله نکوبيده‌اند امير با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نيز ما هستيم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خيابانى مدرسه بسازيم و کتابخانه ايجاد کنيم، دعانويس‌ها بساطشان را جمع مى‌کنند. تمام ايرانى‌ها اولاد حقيقى من هستند و من از اين مى‌گريم که چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند که در اثر نکوبيدن آبله بميرند.
نظرات شما عزیزان:
تبادل لینک هوشمند 